طب سنتي
آشنايي با طب سنتي با تكيه بر گياهان دارويي
 
 
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 15:54 ::  نويسنده : پريسا




من دلم مي خواهد
 
خانه اي داشته باشم پر دوست

کنج هر ديوارش

دوستهايم بنشينند آرام

گل بگو گل بشنو

هرکسي مي خواهد

وارد خانه پر عشق و صفايم گردد

يک سبد بوي گل سرخ

به من هديه کند

شرط وارد گشتن
 
شست و شوي دلهاست

شرط آن داشتن

يک دل بي رنگ و رياست

بر درش برگ گلي مي کوبم

 
روي آن با قلم سبز بهار
 
مي نويسم اي يار

خانه ي ما اينجاست

تا که سهراب نپرسد دگر

خانه دوست کجاست؟
فريدون مشيري
 



سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 15:51 ::  نويسنده : پريسا

كوك كن ساعتِ خویش !
> اعتباری به خروسِ سحری، نیست دگر
> دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است
>
> كوك كن ساعتِ خویش !
> كه مـؤذّن، شبِ پیـش
> دسته گل داده به آب
> و در آغوش سحر رفته به خواب
>
> كوك كن ساعتِ خویش !
> شاطری نیست در این شهرِ بزرگ
> كه سحر برخیزد
> شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین
> دیر برمی خیزند
>
> كوك كن ساعتِ خویش !
> كه سحرگاه كسی
> بقچه در زیر بغل،
> راهیِ حمّامی نیست
> كه تو از لِخ لِخِ دمپایی و تك سرفه ی او برخیزی
>
> كوك كن ساعتِ خویش !
> رفتگر مُرده و این كوچه دگر
> خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است
>
> كوك كن ساعتِ خویش !
> ماكیان ها همه مستِ خوابند
> شهر هم . . .
> خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند
>
> كوك كن ساعتِ خویش !
> كه در این شهر، دگر مستی نیست
> كه تو وقتِ سحر، آنگاه كه از میكده برمی گردد
> از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی
>
> كوك كن ساعتِ خویش !
> اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر
> و در این شهر سحرخیزی نیست
> و سـحر نـزدیک است .....
 



سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 15:42 ::  نويسنده : پريسا

 به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...
 خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
 زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
 آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...
 و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
  به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
 بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...
 فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
 زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
 هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمی گردم به مقدار کافی عشق بنوشم .
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
  
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:  
  
رنگین کمانی به ازای هر طوفان ،
لـبخـندی بـه ازای هـر اشـک ،
دوستی فداکار به ازای هر مشکل ،
نغمه ای شیریـن به ازای هـر آه ،
و اجـابتی نزدیک بـرای هر دعـا .
 
جمله نهایی
 عيب کار اينجاست که من '' آنچه هستم'' را با '' آنچه بايد باشم'' اشتباه مي کنم، خيال مي کنم آنچه بايد باشم هستم ، در حالي که آنچه هستم نبايد باشم .  
زنده یاد احمد شاملو 

 



صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان طب سنتي و آدرس medicinalplant.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 45
بازدید هفته : 127
بازدید ماه : 121
بازدید کل : 79699
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content